چکیده مطالعة روش تحقیق علوم اسلامی در گذر تاریخ، بیانگر این حقیقت است که آن علوم، علیرغم دستاوردهای درخشان علمی و فرهنگی فراوان، با چالشهای چندی، از جمله حصرگرایی و تحویلانگاری در تبیین موضوع مواجه بودهاند.، اما امروزه دیگر، شناخت عالمانه، دقیق و روشمند این علوم از یک جهت خاص یا یک زاویة محدود و محصور، امکانپذیر نیست؛ زیرا این علوم با مفاهیم پیچیده وگوناگون دینی، فلسفی، کلامی، اخلاقی، عرفانی، ادبی، زبانی، روانشناختی، جامعهشناسی، فرهنگی، انسانشناسی و... در ارتباط هستند و شناخت کامل یکی از این حوزهها بدون آگاهی از ارتباط و پیوند آن با دیگر قلمروها ناممکن است. این پژوهش توصیفی- تحلیلی به بررسی ضرورت و اهمیّت کاربست مطالعات میان رشته ای در علوم اسلامی می پردازد و یافتة اساسی آن، چنین است که مطالعات میان رشته ای میتواند از طریق «گفت وگوهای فعال» و «تأثیرگذار»، به عنوان یک افق نوین و گسترده در قلمرو این علوم مطرح شود و با نگاه «کلّی»، «منسجم»، «ترکیبی» و«تلفیقی»، خود را به عنوان جایگزین روش های پژوهشی سنّتی در عرصه علوم اسلامی معرّفی نماید و خونی تازه در رگهای این علوم، جاری سازد.