مبانی معرفتی مکتب مطالعات فرهنگی بیرمنگام

نویسنده

چکیده

مکتب مطالعات فرهنگی بیرمنگام، یکی از مهمترین رویکردها و نظریه‌ها در حوزه فرهنگ می‌باشد. این رویکرد به دلیل گستره و تنوع موضوعات و روش‌ها، از جذابیت خاصی در مجامع آکادمیک برخوردار شده است. مکتب مطالعات فرهنگی بیرمنگام، عمدتا در مبانی معرفتی خود متاثر از جریان‌های زیر است: سنت رمانتیک، نئومارکسیسم، ساختارگرایی، پساساختار‌گرایی، پست مدرنیسم، مطالعات پسااستعماری، فمنیسم و روانکاوی. هستی‌شناختی مطالعات فرهنگی در کنار نگاه متنی-فرهنگی به«امر اجتماعی»، عمدتا مبتنی بر جریان ضد ذات‌گرایی است. در حوزه انسان‌شناختی نیز مهمترین مباحث، مسئله برساختگی، موقعیت مندی و «تفاوت» است. مطالعات فرهنگی در مبادی معرفت‌شناختی خود، با نقد نگاه اثبات گرایانه به واقعیت و نفی امکان آگاهی راستین، رویکردی برساخت گرایانه و ضد بازنمایی دارد. روش در مطالعات فرهنگی نیز متاثر از دغدغۀ رهایی بخشی، نقد اخلاقی جامعه، رویکرد عملگرایانه و ماتریالیستی است. مطالعات فرهنگی از زبان تجربی و تبیینی بهره گرفته و رویکرد متنی و معنا‌شناختی دارد. در این حوزه فرهنگ امری تابع اقتصاد، سیاست و روابط اجتماعی نیست بلکه به فرهنگ به عنوان محور اصلی روابط انسانی نگاه می‌شود و آن را همه چیز و تبیین‌گر همه وجوه زندگی انسانی اعم از فرهنگی و غیر فرهنگی تلقی می‌کند.

کلیدواژه‌ها