در دوران معاصر با بروز مشکلات اجتماعی ناشی از تحولات دوران جدید، برخی اندیشمندان مسلمان، بر آن شدند به تبیین اندیشه اقتصادی اسلام با محوریت آموزههای اقتصادی قرآن کریم بپردازند. در این میان برداشتهای متفاوت از ماهیت تفسیر اقتصادی قرآن کریم، سبب بروز اختلافاتی در تبیین آموزههای این کتاب آسمانی گشته است. از این رو مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی، به تبیین ماهیت و تمایز تفسیر اقتصادی قرآن کریم با سایر گرایشهای تفسیری پرداخته و جایگاه علوم اقتصادی در رویکردهای مختلف تفسیر قرآن کریم را روشن میسازد. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، علوم اقتصادی معاصر فاقد قواعد کلی تغییرناپذیر است و بر روش تفسیر برای کشف معانی آیات قرآن کریم تأثیر چندانی ندارد؛ اما در شرح معانی و یافتن مصادیق آن به عنوان گرایش تفسیری میتواند تأثیر گذار باشد. همچنین تفسیر اقتصادی با سایر گرایشهای تفسیر در موضوع، اهداف و غایات و همچنین در شرایط اختصاصی مفسر، تمایز دارد. رویکردهای مختلف توصیفی، تبیینی، خرد، کلان، هنجاری و سیستمی، نیز میتواند در ذیل این گرایش به تبیین بهتر آموزههای اقتصادی قرآن کریم کمک شایانی نماید.