عقبماندگی جهان اسلام و راه رهایی از آن، ذهن بسیاری از اندیشمندان جهان اسلام را خود مشغول نموده است. محمد عابد الجابری، متفکر معاصر مراکشی، در تبیین عقبماندگی جهان عرب، علوم را در سه دسته بیانی، عرفانی و برهانی قرار میدهد و نزاع میان نظامهای معرفتی مذکور تحت تاثیر عوامل سیاسی را موجب مغلوب شدن برهان، سیطره عقل مستقیل و عقبماندگی جهان عرب میداند. در این مقاله برآنیم تا نظریه او در خصوص رابطه عرفان و توسعه را نقد و بررسی نماییم. وی عرفان را وارداتی، معطوف به آخرت و دنیاگریز شمرده و معتقد است که رویکرد عرفانی، زمان، حقیقت و اختیار انسان را نفی میکند و با اتخاذ روش مماثلت، قادر نیست به اسباب و علل پدیدهها توجه نموده و توسعه و پیشرفت را به دنبال داشته باشد و حال این که نه عرفان وارداتی و نه دنیاگریز است.