مقالۀ پیش رو، درصدد است ابعاد درهمتنیدۀ مفهومی و ساختاری «امنیت حقیقی» و «توسعۀ خوب» را نشان دهد؛ بهعبارتدیگر، پیوستگی عینی و ذهنی امنیت و توسعه را آشکار ساخته و در ضمن این آشکارسازی، به فرایند تحقق امنیتِ توسعهمبنا، اشاره نماید. این اتفاق، در این مقاله، از مسیر واکاوی دلالتهای مفهومی و منطق ارزشی، هنجاری و اقدامی حاکم بر تحقق امنیت و توسعه از منظر دستگاه حِکمی و معرفتی اخلاق اسلامی صورت بسته است. در امتداد درک این منظورِ تحلیلی و تبیینی، مفاهیم مهم دیگری نظیر هویت و قدرت نیز موردتوجه قرارگرفتهاند و پیوند فرایند تحقق امنیتِ توسعهمبنا با ابعاد مختلف هویت و قدرت ملی نیز موردتوجه قرار گرفته است. درنهایت، سعی شده با بیانی استدلالی نشان داده شود، چگونه تحقق هویت معرفتی و ارزشی اسلامی با رعایت عقلانیت، عدالت و نظم اجتماعی، موجب حداکثر شدن توانمندیهای فردی و قوام یافتن ساختارهای نهادیِ کارا در واقعیت اجتماعی و نیز تحقق امنیت توسعهمبنا میشود.