عقل هم در ساختن خشت خشت «بنای معرفت» و هم در کسب «معرفت دینی» نفش بیبدیل در تاریخ تفکر شیعی داشته و دارد؛ زیرا بدون عقل و دخالت عقل در ساختن سازههای معرفتی، ما کمتر قضیهی یقینی و معرفتزا خواهیم داشت. عقل است که بواسطه او سنگبنای معرفت ریخته میشود و سازههای معرفتی شکل میگیرد. در فهم معرفتهای دینی نیز این عقل است که در کنار کتاب و سنت، اجماع و شهود نقش بنیادین را ایفا میکند. به همین دلیل جریانهای علمی در عالم شیعی بیشتر عقلگراست. اندیشههای فلسفی، کلامی، تفسیری، فقهی و اصولی که در بستر فکری و فرهنگی شیعی شکل گرفته اند به استثنای اخباریگری و مکتب تفکیک، عقلگرایی اعتدالی بدنه اصلی این اندیشه هاست؛ لذا اکثر باورهای اعتقادی، ارزشهای اخلاقی و احکام عملی در قرایت شیعی ببیشتر معقول و عقلانی اند. هرچند در بدوی تاریخ اسلام، عقل به دلیل حضور معصومینD مورد اهتمام نبود و تاملات عقلی به جد گرفته نمیشد؛ چون معصومینD تجسم«حقیقت» بودند؛ اما با غیبت معصومینD نیازمندی به عقل و تاملات عقلی در کنار «نص» شدت پیدا کرد و اکنون میتوان گفت عقلگرایی اعتدالی مشخصه برجسته تشیع در تاریخ اسلام است.